بیماریها و شناخت داروها در طب سنتی اسلامی ....................پیامبر اکرم(ص):لايَستَغنِي أهلُ كُلِّ بَلَدٍ عَن... طَبيبٍ بَصيرٍ ثِقَةٍ. .....مردم هيچ شهرى از پزشکِ بصيرِ مورد اعتماد بى نياز نيستند. ...............................بحارالانوار،ج75،ص235
عینک آفتابی مارک با گارانتی" >عینک آفتابی مارک با گارانتی
عینک آفتابی ریبن" >عینک آفتابی ریبن
فروشگاه خرید ساعت دیواری" >فروشگاه خرید ساعت دیواری
فروشگاه اینترنتی" >فروشگاه اینترنتی
هاست ویندوز Plesk" >هاست ویندوز Plesk
عینک آفتابی مردانه" >عینک آفتابی مردانه
ظرفشوی واشن برایت" >ظرفشوی واشن برایت
خرید مونوپاد" >خرید مونوپاد
خرید ساعت دیواری فانتزی" >خرید ساعت دیواری فانتزی
گن لاغری" >گن لاغری
پایه عکاسی مونوپاد" >پایه عکاسی مونوپاد
نینجا والت" > نینجا والت
دستگاه فر موی مک استایلر" >دستگاه فر موی مک استایلر
پایه عکاسی مونوپاد" > پایه عکاسی مونوپاد
فانی بافت خرید" >فانی بافت خرید
گن لاغری مردانه" >گن لاغری مردانه
خرید ساعت دیواری" >خرید ساعت دیواری
پاور بانک" > پاور بانک
واکر کودک" >واکر کودک
مونوپاد" >مونوپاد
شارژر همراه پاور بانک" >شارژر همراه پاور بانک
تی شرت محرم" >تی شرت محرم
گن لاغری مردانه" >گن لاغری مردانه
خرید هاست لینوکس" >خرید هاست لینوکس
شارژر همراه" >شارژر همراه
بهترین گیرنده دیجیتال " > بهترین گیرنده دیجیتال
فروشگاه تی شرت محرم" > فروشگاه تی شرت محرم
هات بانز" > هات بانز

آمار مطالب

کل مطالب : 271
کل نظرات : 0

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 19

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 328
باردید دیروز : 2
بازدید هفته : 1384
بازدید ماه : 2232
بازدید سال : 7984
بازدید کلی : 111839

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بیماریها و شناخت داروها در طب سنتی اسلامی و آدرس teb1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 328
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 1384
بازدید ماه : 2232
بازدید کل : 111839
تعداد مطالب : 271
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


(دريافت کد ساعت)<

br>
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : سلامی
تاریخ : شنبه 30 فروردين 1393
نظرات

و ببايد دانست كه اين هوا كه نزديك ما است هواي خالص نيست از جهت آنكه با غبار و دود و بخار و غير آن آميخته است و از هر چيزي اثري پذيرد. و همچنين در هر فصلي از فصل هاي سال، هوا از طبع خويش بگردد و طبع آن فصل گيرد. و بهتر آن باشد كه هر فصل به طبع خاصه خويش بود. و هرگاه كه فصل هاي سال از طبع خاصه خويش بگردد، سبب بيماري شود. و بهترين هواها، هوائي باشد كه از بخار دريا و ديگر آبها و بخار مرغزارها و بيشه ها  (Groves) و نبات ها و درختان چون بيد و انجير(5) و جوز  (گردو)Walnut  و چون باليزپره (6) كه در وي كرنب (7) وباقلي و سير و جرجير (8) باشد، و از بوي آهك و گلخن و عفونت ها دور بود ،  و در ميان درختان به انبوه و ديوارهاي ـ  بلند نباشد ،  و از جانب شمال گشاده بود ،  و در تابستان غبارآلود و در زمستان نمناك نباشد ،  و حركاتش معتدل بود.
 
و هواي گرم، تن را لاغر كند و روي را زرد و تشنگي آورد و دل راگرم كند و قوت ها ضعيف گرداند ،  و در رطوبت ها فزوني عفونت پديد آرد ،  و مردم سرد مزاج (9) را و خداوند بيماري هاي سرد را سود دارد ،  و رطوبت ها را تحليل كند ،  و مشام (10) را بگشايد.
 
و هواي سرد، اندر بيشتر حال ها، مردم تندرست را سود دارد ،  اما ماده ها را غليظ و فسرده گرداند ،  بدين سبب آماس ها و جراحت ها كمتر بود و لكن " زكام" و " نزله" (11) بسيار افتد و مسام بسته شود و سينه درشت) زمخت، خشن  ، (Ruph, Puole)   گردد.
 
و هواي تر، مردم لاغر را سود دارد و پوست را نرم كند وهواي خشك ، ضد اين باشد.
 
و هواي غليظ، هوائي باشد كه در وي ستارگان خرد، در شب هاي پديد نباشد ،  و دم زدن در وي بس خوش نباشد.
 
و هواي نمناك، زيان كارتر از هواي غليظ بود ،  و هواي خانه ، گران تر از هواي صحرا باشد ،  و هرگاه كه هوا بد شود و بخارهاي بد، با او، بياميزد، آنوقت هواي خانه به  (بهتر) از هواي صحرا باشد.
 
و هرگاه كه " وبا" تولد (12) كند،
بخار عود  < Aloes - wood)آريانپور)
و عنبر  < Ambergis)آريانپور)
و مصطكي (قسمي سقز    كندر رومي Mastic)
و كندر  < Frankincence (آريانپور)
و صندل  Wood Sandal) و  < Sandal  شليمر)
و سعد (به ضم سين    سعد كوفي  < Sedge  Galingape   شليمر وآريانپور ،  مشك زمين  <  معين  ،  دوائي است كه آنرا به تركي " تپلاق" گويند و بهترين آن كوفي است  <  برهان)
و لادن  <  Indian- cress  Nasturtium  Labdanum)آريانپور) 0
 
و قسط (به ضم قاف  Costus   كه به زبان انگليسي  Fals-Ribs  گويند و اقسام دارد ،  قسط شيرين .  Sweet C  و قسط تلخ .  < Bitter C  شليمر) و چوب سرو و گز  Tamarisk)  يا  Tamarix  و  < Salt tree  آريانپور) (13) و بادام تلخ، سود دارد و اصلاح هوا باشد و سركه اندر خانه و حوالي خانه پراكندن سود دارد خاصه اگر اندكي " انگزد" (14) در وي حل كنند و هو اعلم (15).
 
 
توضيحات:
 
1 ـ  " اسباب السته" يا " سته ضروريه" يعني شش موضوع ضروري براي زندگي آدمي كه مولف به آنها اشاره كرده است. آنها عبارتند از: هوا، ماكول و مشروب، حركت و سكون جسماني، حركت و سكون نفساني، نوم و يقظه (خواب و بيداري) ، استفراغ  (Evacuation) و احتقان ( بستگي مزاج) و ضد استفراغ Retention  در بعضي نسخه ها، احتباس آمده است.
 
2 ـ  معادل كلمه ماده در زبان انگليسي "  "Matter  يا " "Substance  مي باشد. در فرهنگ " حييم" معني اين كلمات چنين آمده است: ماده، جسم هيولا، ذات، جوهر، موضوع، مطلب، امر،  قضيه، مسئله، كار، باره، خصوص ، باب، مايه، موجب، مناسب، چرك، فساد، جراحت، چيز، كالا، جنس.
 
3 ـ  غريزي معادل ذاتي، طبيعي، سرشتي، طينتي است Temperature - Natural   ـ  در حاشيه مج 2)، هشت سطر كوتاه در باره حرارت غريزي آمده كه بنظر مي رسد از كاتب يا طبيبي كه كتاب متعلق به وي بوده مي باشد. و الله اعلم.
 
4 ـ  مولف، رابطه بين هوا و مزاج و اعتدال روح را بيان داشته و به مانند پزشكان سلف رابطه تنفس و روح را شرح داده است. در دو نسخه مج 1( و " كا" ، بين كلمه " عظيم" و " ببايد دانست" چنين آمده است: "و دليل بر آنكه اين هوا كه نزديك ماست به قياس با مزاج روح سرد است آن است كه هرگاه اندر گرما هوا را بجنبانيم خنكي هوا را بيابيم از، بهر آنكه اين هوا كه مماس پوست ما و ساكن است اندر مدت سكون از پوست ما حرارتي يافته است و كيفيت آن همچو كيفيت پوست ما گشته و حس لمس را از چيزي كه مانند او باشد خبر نباشد و هرگاه هوا را بجنبانند آن هوا كه مماس پوست اوست دور شود و هواي ديگر تازه مماس پوست شود و پوست از كيفيت هواي تازه خبر يابد" 0
 
5 ـ  در نسخه " مر" :بيدانجير و انجير. بيدانجير كرچك (ناظم الاطباء) Castroil Plant  
 
6 ـ  مج 1): "چون بخار پليز" و در " كا" :"پاليزتره" 0 پاليز: باغ و بوستان و كشت زار و مزرعه هاي صيفي، جاليز  Patch    پاليزتره    تره زار (لغت نامه دهخدا) 0
 
7 ـ  كرنب    كلم پيچ Cabbage   0 در نسخه اساس كار، " كرتب" آمده كه به نظر مي رسد اشتباه كاتب بوده است.
 
8 ـ  جرجير: بولاغ اودي ،  شاهي آبي ، تره تيزك آبي Water Grass - Water Cress رك. هدايه المتعلمين) در حاشيه نسخه " كا" ، " جرجير وتره تيزكه" آمده است.
 
9 ـ  در باره مزاج بايد دانست كه قدما را عقيده آن بوده كه آدمي را نه مزاج مي باشد: چهار اصلي و چهار فرعي و يك معتدل كه مزاجها(امزجه) آدمي بوده است. چهار مزاج اصلي بر روي چهار خلط بدن دور مي زده يعني صفرا   Bile) زرداب    صفراي زرد) و خون) دم Blood  ) و سودا) صفراي سياه ) Atrabil   و بلغم  ،((Phlegm پس مزاج صفراوي  (Bilious Temperament  (و مزاج دموي  (Sanguine T.) و مزاج سوداوي  (Atrabilious T.) و مزاج بلغمي  (Phlegmatic T.) نام اين چهار مزاج بود. خلاصه آنكه بر اثر غلبه يكي از اخلاط چهار گانه فوق بر ديگر اخلاط، آدمي صاحب آن مزاج ميگرديد.
 
اين چهار مزاج را مزاج هاي اصلي مي گفتند كه مزاج صفراوي (مزاج زرد آبي) را گرم و خشك  ،  و مزاج خوني ( مزاج دموي) را گرم و مرطوب  ،  و مزاج سوداوي (سودائي    ماليخوليائي) را سرد و خشك  ،  و مزاج بلغمي را سرد و مرطوب مي دانستند.
 
ايضا قدما در برابر اين چهار مزاج اصلي معتقد به چهار مزاج ديگر مركب بودند. علاوه بر هشت مزاج اصلي و مركب به يك مزاج ديگر نيز توجه داشتند كه مزاج معتدل مي باشد و آن مزاجي بوده كه آن را كمال مطلوب سلامت هر انسان مي دانستند، يعني چهار خلط در بدن آدمي به تناسب و تعادل صحيح باشد.
 
مزاج بر حسب عقيده قدما بر روي حرارت و برودت و رطوبت و يبوست)خشكي( پايه گزاري شده بود، به همين جهت مزاج هاي تر وخشك و گرم وسرد را متذكر مي گرديدند.
 
به طور خلاصه مي توان در باره مزاج از نظر قدما چنين اظهار نظر كرد : "مزاج" كه جمع آن " مزجه" است در اصطلاح قدما نتيجه يا كيفيتي است كه از فعل و انفعالات قواي فاعله يعني حرارت) گرمي  (Hotness  Heat   و برودت) خنكي يا سردي  (Coldness  و قواي منفعله يعني رطوبت  ( تريWetness)  و يبوست (خشكي  Dryness) وصف مي گرديد. ايضا مي توان مزاج را " عكس العل هاي متعددي كه بين جسم آدمي و محيط  خارج است" دانست.
 
10 ـ  در ساير نسخه ها، " مسام" آمده است كه صحيح مي باشد، به دليل آنكه در دو سطر بعد نسخه اساس كار ما نيز " مسام" كتابت شده است . مسام    سوراخها    خلل و فرج Pores   0
 
11 ـ  نزله  Rheum   و  Catarrh  و  Cold  0 هر سه واژه ترجمه انگليسي "نزله" ميباشد. بهترين واژه فارسي آن سرماخوردگي همراه با ترشح بيني است كه عموميت يابد. در برابر اين كلمه نزله و بائي در پزشكي قديم بوده كه مقصود سرماخوردگي همه گير است كه واژه مترادف آن همان "  "Influenza  است . سابقا در عرف عامه انتشار سرماخوردگي همراه با ريزش آب يا گريپ را " مشمشه" مي گفتند كه صحيح نيست چرا كه " مشمشه" بيماري اسبان است.
 
12 ـ  مقصود از " وبا تولد كند" در اصطلاح طب قديم آن است كه همه گير گردد. اين اصطلاع عموما در باره " بيماري هاي همه گير" از هر نوع ساري و جاري بوده است، به علاوه در باره " هواي وبائي" و " آب وبائي" كه در طب پيشين متداول بوده است، مقصود بيماري هاي همه گير از آب و هوا مي باشد. وبا    كلرا  (Cholera) است.
 
13 ـ  در " كا" ، لاجورد و چوب سير و چوب گز آمده است. (لاجورد   Azure)
 
14 ـ  انقوزه    انگژد    انگوژد    انگژه    انگوژه    صمغي است كه از گياه انجدان گيرند و به آن صمغ انجدان نيز گويند (معين) 0 بايد دانست جرجاني كه باني بزرگ تجدد طب ايراني است، در جميع مولفاتش اصرار در استعمال كلمات پارسي داشته است.
 
15 ـ  در حاشيه نسخه كتابخانه مجلس 2) (نسخه اساس كار) توضيحاتي اضافي توسط كاتب در باره حرارت غريزي و روح آمده كه اضافات كاتب مي باشد و مربوط به متن كتاب نيست.
 
ايضا در حاشيه مج 1)، 9 شعر درماني به صورت اندرز و دستور طبي آورده شده است، كه از كاتب و يا دستور دهنده به وي مي باشد.
 
 
 
باب دوم  /  در تدبير فصل هاي سال (1)      
بدانكه در فصل " بهار" مادت ها كه در زمستان در تن گردآمده بود و فسرده شده، پيش از آنكه به حرارت تابستان گداخته گردد، كم بايد كرد، به دو وجه:
 
وجه اول:
آنكه طعام لطيف تر و كمتر بايد خورد ،  و هر بامداد پيش از طعام اندكي رياضت (2) كشند ،  و از طعام هاي " گرم" و " تر" ، چون رسته (3) و تماج (4) و گوشت بسيار و شراب  ،  و از طعام هاي شور و تلخ پرهيز بايد كرد.
 
وجه دوم:
آنكه استفراغ (5) كنند، تا ماده كمتر شود و اوليتر استفراغي اندر فصل بهار، استفراغ خون باشد. در تابستان، رياضت و طعام و شراب و جماع كمتر بايد كرد ،  و آسودگي بايد كرد ،  و شربت و غذا (6) بايد كه ميل به خنكي دارد ،  و كساني كه " قي" توانند كرد، " قي" بايد كرد، چند بار، و مسهل قوي نشايد خورد (7)، به آب ميوه ها و آب لبلاب ") لبلات" يا"پيچك"  < Bindweed  Ivy   آريانپور، شليمر( و خيار شنبر  فلوس) < Purging Cassia  شليمر و شراب گل و شراب بنفشه و سفوف (8) بنفشه كفايت بايد كرد.
 
صفت سفوف بنفشه
بگيرند: بنفشه خشك هفت درم (9)، يا ده درم (10)، و بكوبند و به بيزند و با همچندان [كذا] شكر سوده بياميزند و به آب سرد بخورند. و فصل تابستان پيران را و خداوندان مزاج سرد را و بيماري سرد را سود دارد ،  و در فصل خزان از گوشت صيد و گوشت قديد (11) و جماع و از هر چه خشگي افزايد دور بايد بودن  ،  شب ها بر امتلاي معده نشايد خفتن و جايگاه خنك نشايد خفتن  ،  و از گرماي نيمروز و خنكي بامداد، پرهيز بايد كردن  ،  و در آب سرد نبايد نشست  ،  و در آخر فصل، استفراغ كردن به داروي مسهل روا باشد و " قي" نبايد كرد ،  و شراب كهن ممزوج) مخلوط با مايع ديگر) بايد خورد ،  و در فصل زمستان رياضت بيشتر و غذا تمامتر. و اگر فصل زمستان، طبع زمستان ندارد، غذا به اندازه بايد و رياضت بيشتر. علي الجمله، اندر زمستان اسفيدبا (12) ها و قليه (13) خشك و كباب و مانند اين خورد، همه با دارجيني (يا " دارچين") معرب آن دارصيني ((Cinnamon  و كرويا (14) و غيره  ،  و شراب صرف بايد خورد ،  و هرگاه كه در زمستان بيمار شود، زود تدبير استفراغ بايد كرد از بهر آنكه تا سبب قوي نباشد، در زمستان عارضي پديد نيايد ،  و استفراغ اندر زمستان به اسهال صواب تر باشد از آنكه به داروي " قي" 0
 
توضيحات:
 
1 ـ  " كا" :"در تدبير فصل هاي سال و طريق اصلاح هواي وبائي" 0
 
2 ـ  رياضت علاوه بر معاني متعددي بمانند رنج و تعب و زحمت در طب قديم به معناي ورزش نيز آمده است.
 
3 ـ  در ساير نسخه ها: "رشته" 0
 
4 ـ  در حاشيه نسخه چاپي " كا" آمده: تيماج را فارسي رشته نامند و آن نام غذا است كه مسمن (فربه كننده) و مقوي بدن و با آرد برنج يا نشاسته سازند.
 
تتماج: نوعي از آش " آرد" يا " سماق" (ديوان اطعمه ابواسحاق حلاج) ،  لاخشه: تتماج، لاكچه، توتماج (صفحه 345 ، مقدمه الادب زمخشري، شماره 848 ، انتشارات دانشگاه)  ،  لاخشته، لاخشه، لاكچه، آش آرد است كه آنرا تتماج گويند. ( حاشيه منبع قبلي) 0
 
5 ـ  استفراغ چنانكه آمد در طب قديم به تخليه مواد اضافي و مضره بدن آدمي اطلاق مي شده است  ،  حال اين تخليه به وسيله داروي قي آور (مقي) كه منتهي به قي گردد صورت مي گيرد يا فصد (خون گرفتن) و يا حجامت و يا كار كردن شكم و يا ادرار و يا بزاق يا عرق و امثال آنها به عمل مي آيد. بنابر اين، كلمه " قي" در ميان عوام كه استفراغ گويند يك نوع استفراغ طبي مي باشد.
 
6 ـ  " مر" :"غذا بايد كه نيك پخته باشد" 0
 
7 ـ  در مج 1)، پس از كلمه " خورد" ، " و مثل تمر هندي وآلوي بخارا" آمده است.
 
8 ـ  سفوف " Powder  گرد" يا " كوبيده" [داروي كوفته بيخته معجون ناكرده (منتهي الارب) ،  آرد بيخته مطلقا و خصوصا از ادويه (آنندراج) 000 ](تمام از لغت نامه دهخدا) 0
 
9 ـ  درم: نقود و نوع پول ونوعي از نقره مسكوك، و وزني كه معادل شش دانگ است و هر دانگي معادل دو قيراط. درهم 000 شش دانگ و هر دانگ دو قيراط و هر قيراط دو طسوج و هر طسوج دو جو ميانه  ،  جمع: دراهم 000) ناظم الاطباء(  ،  درم و درهم، ماخوذ ازكلمه دراخم يوناني. درم، سكه قديمي معادل يك قران، سكه نقره پول نقد و وزني معادل 12 قيراط. درهم شرعي يا درهم بغلي مسكوك نقره با وزني قريب چهار نخود 000 (عميد)  ،  درم    6 دانگ    يك دوازدهم مثقال (تاريخ طب در ايران، ج 2 ، صفحه 980).
 
درهم ـ  درم: "الدرهم ست دوانيق  والدانق سته حبات و الحبه شعير نان" جمع: دراهم (ترجمه مقدمه الادب زمخشري، دانشگاه تهران، شماره 848 صفحه 381) ،  يعني درهم، شش دانق و دانق، شش حبه و حبه، دو شعيره وجمع آن " دراهم" است.
 
10 ـ  نسخه " مر" ، جمله " ده درم سنگ گشنيز خشك" را اضافه دارد.
 
11 ـ  " گوشت كفاينده پاره كرده يا گوشت به درازا بريده خشك كرده) منتهي الارب و آنندراج(  ،  گوشت نمك سود خشك كرده" (بحرالجواهر) (تمام از لغت نامه دهخدا) 0
 
12 ـ  اين كلمه معرب و جمع " سفيدبا" به معني " شوربا" يا آش سفيد است. در " كا" :"اسفيدباجات" 0 و در حاشيه آن آمده است: "هي مرفه اللحم" قال الاقسرائي: "اصله اللحم و البصل و الحمص" يعني: طبق گفته اقسرائي [جمال الدين محمد بن محمد از پزشكان سده هشتم هجري قمري منسوب به آقسرا از توابع ولايت قونيه تركيه ] اصل اين خوراك گوشت و پياز و نخود است. مرحوم دهخدا ضمن كلمه اسفيدباجات آورده 000 گمان من اين است كه اسفيدباجات آش هاي ساده باشد يعني آش هاي بي ترشي، والله اعلم. ايضا آن مرحوم ذيل كلمه " سفيدبا" آورده است: "سفيدبا" نوعي از آش است (انندراج) 0 اسفيدباج، آش اسفناج 000 (تمام از لغت نامه دهخدا) 0
 
13 ـ  قليه: ناربا (مقدمه الادب زمخشري، صفحه 345 ، انتشارات دانشگاه تهران، شماره 848) ،  1 ـ (پاره اي گوشت) قطعه اي گوشت  ،  2 ـ  نوعي خوراك از گوشت كه در تابه يا ديگ بريان كنند 000 (معين) 0 شليمر، كلمه  Sauce  را در انگليسي برابر قليه آورده است. اما اكنون در اصطلاح عامه به كدو و بادنجان پخته و امثال آنها اطلاق مي شود. در بعضي نسخه ها " قليه ها" آمده است.
 
14 ـ  كرويا: نانخواه و زنيان (ناظم الاطباء)  ،  زنيان  Bishop's Vort = Ammi  Ammers seet =   شليمر)  ،  زنيان، باديان رومي Aniseed , Anise   آريانپور) ] ،  تخمي است خوشبوي كه بر روي نان ريزند (انجمن آرا) 0 تخمي است خوشبوي و شبيه بزنيان كه بر روي خمير پاشند (ناظم الاطباء) ( [ تمام از لغت نامه دهخدا)  ،  كراوي، كراديا، كرويا، كراويا 000 (معين)  ،  خلاصه دانه سياهي است كه امروز هم بر روي نان مي باشند.
 
باب سوم  /  در تدبير شهر و مسكن
    هر مسكني كه بلندتر باشد، هواي آن و نسيم آن خنك تر و خوشتر و دم زدن در آن هوا آسان تر ،  و هر مسكني كه نشيب تر، هوا به آن گرم تر و گرفته تر و بخارهاي آن بدتر و دم زدن در وي ناخوشتر ،  و هر مسكن كه از يك جانب كوه باشد و از جانب ديگر دريا هواي آنجا " تر" باشد و باران بسيار بارد. پس اگر زمين آن صعب و خشك باشد و كوه آن سنگ باشد مضرت آن كمتر باشد و اگر كوه از " گل" بود و زمين رخو  (سست) باشد، تري آن زيان كارتر باشد. و اگر مزاج ولايت گرم باشد، عفونتها بسيار افتد، خاصه اگر مسكن در نشيب باشد. و اگر با اين حال ها، جانب شمال بسته بود و دريا از جانب جنوب بود، باد بيماري در آن شهر بسيار بود،  و مسكني كه در ميان شوره و معدن گوگرد (1) و نفط (2) و مانند اين باشد، هواي آنها از اعتدال دور باشد ،  و مسكن هاي بياباني، درشت و خشك باشد ،  و مسكن دريا " تر" باشد ،  و مسكن كوه ها، خاصه اگر كوه مقابل مشرق بود، هواي آن درشت باشد و مردم، قوي و دراز عمر و درشت سخن باشند ،  و مسكني كه زمين آن گل پاكيزه بود و كوه و دريا از وي دور باشد، هواي آن خوش و معتدل بود ،  و مسكني كه اندر ميان بطحا (3) و بيشه بود بد باشد، خاصه اگر حشرات آبي و غير آن بسيار تولد كند ،  و مسكني كه اندر ساحل دريا باشد، هواي آن درست تر باشد از بهرآنكه دريا عفونت نپذيرد،  و اگر نهاد شهر، بد افتاده بود، و كسي خواهد كه مسكن و خانه خويش بر نهاد نيك نهد، خانه را بلند سازد و همه خانها (4) كه در وي باشد، روي سوي مشرق كند، و گذر شمال در وي گشاده كند و چنان سازد كه شعاع آفتاب اندر بيشتر خانه ها درافتد، و سقف خانه بلند كند، و درها (5) فراخ و هموار.


تعداد بازدید از این مطلب: 3493
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ من خوش آمدید


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود